تجربه ای شخصی از عبور از پل معلق

                       «خداحافظی با کتابخانة شخصی» همیشه دل کندن از هر چیزی سخت و دشوار است بخصوص چیزهایی که انسان با آنها مدتی انس داشته و باعث رشد او شده است. خوشبختانه توی زندگی ام همیشه با کتاب انس داشته ام و سعی می کردم کتابهای مفید و سودمند را تهیه و مطالعه کنم. از هر فرصتی که بدستم می آمد برای مطالعه استفاده می کردم. توی مغازه ی محل کارم وقتهایی که مشتری نبود، داخل اتوبوس، توی ایستگاه اتوبوس، حتی زمان مسواک زدن. طی این سالها حجم کتابهایم زیاد شد و از آنجایی که بخاطر مستاجر بودن، جابجایی کتابها برایم واقعا دشوار شده بود تصمیم گرفتم در یازدهمین جابجایی ام کتابخانه ام رو بفروشم. و این دل کندن برایم خیلی سخت بود. یک اخلاقی که دارم این است که همیشه هر کتابی که خریداری می کنم حتما باید آن را مطالعه کنم برای همین تمام کتابهای موجود در کتابخانه ام را بدون استثناء خوانده بودم.  اگر بخواهم کتابهایم را دسته بندی کنم شامل این موارد می شود: ۱. تفاسیر قرآن الف) تفسیر نمونه از آیت الله مکارم شیرازی از کتابهای ارزشمندی بود که توفیق مطالعه آن را داشتم ولی متاسفانه نتوانستم آن را کامل بخوانم و تنها ۸۷ سوره از آن را خواندم. یعنی ۲۰ جلد از ۲۷ جلد.  ب) تفسیر قیم المیزان بعد از آشنایی با تفسیر المیزان توسط استاد طاهرزاده و تاکید ایشان بر مطالعه این تفسیر مبادرت به مطالعه آن نمودم. جلد اول تفسیر المیزان جلد دوم تفسیر المیزان جلد سوم تفسیر المیزان جلد چهارم تفسیر المیزان جلد پنجم تفسیر المیزان جلد ششم تفسیر المیزان جلد هفتم تفسیر المیزان جلد هشتم تفسیر المیزان جلد نهم تفسیر المیزان ۲. کتابه تجربه ای شخصی از عبور از پل معلق...

شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

تجربه ای شخصی از عبور از پل معلق...

  نحوة آشنایی با استاد طاهرزاده: زمانی که با همسرم دوره های «تکنیکهای موفقیت» استاد شاهین فرهنگ در کتابخانه مرکزی اصفهان را شرکت می کردیم از طریق یکی از شرکت کننده های کلاسها، اسم استاد طاهرزاده به گوشمان خورد و اینکه ایشان در همین سالن روزهای چهارشنبه سخنرانی دارند. ایشان که دوره های «معرفت النفس» استاد را شرکت کرده بودند توصیه کردند که حتما یک جلسه هم که شده توی جلسات استاد شرکت کنیم. ما هم که کنجکاور شده بودیم ببینیم این استاد طاهرزاده کی هستند که اینقدر ازشان تعریف می کنند یک روز عصر چهارشنبه آمدیم کتابخانه مرکزی و در جلسه مباحث معاد ایشان حضور پیدا کردیم. این آمدن همان و نمک گیر استاد شدن همان. توفیق بودن در محضر استاد طاهرزاده در مجموع در چهار زمان برای بنده حاصل می شد: اول جلسات سخنرانی:جلسات ایشان به سه قسمت تقسیم می شد. جلسات سخنرانی در کتابخانه مرکزی اصفهان: این جلسات در سالن همایشهای کتابخانه مرکزی اصفهان برگذار می شد. که روزهای چهارشنبه ساعت ۵ عصر بود. این جلسات معمولا تخصصی تر بود. به این صورت که بر مبنای شرح یکی از جزوات یا کتابهای تالیف شده خود ایشان بود. استاد کتاب یا جزوه ای از تالیفات خود را انتخاب می کردند و از روی آن متن خوانی می کردند و کتاب را شرح می دادند. این سخنرانی ها رسمی تر بود چون در سالن برگذار می شد. این جلسات را با خانمم شرکت می کردم. وقتهایی که زودتر می رسیدیم و استاد هنوز نیامده بودند و سوالی داشتیم می نشستیم ردیف اول و وقتی استاد می آمدند کنارشان می نشستیم و سوالمان را می پرسیدیم. و استاد با حوصله تا قبل از شروع خواندن قران جواب سوالهایمان را می دادند. وقتهایی که سوالها معرفتی نبود و جنبه شخ تجربه ای شخصی از عبور از پل معلق...